-بک عرفتـــک و أنت دللتنےِ علیک و دعوتنےِ-

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «صلح» ثبت شده است

به نام خدا

خدا شاهد است خیلی دلم می خواهد واج و واژه را ردیف کنم محض هم آوایی.

و فریاد بدمم درونشان:

" تمام خشمم را از جامعه جهانی بی خاصیت خلاصه شده در چهار پنج کشور با سردمداران قلدر و جانی و درنده.

تمام غصه ام را از نسل کشی های اخیر مظلومان غزه.

تمام نفرتم را از مکانیسم های بدون کمترین کارایی عادلانه ی بین المللی. از قواعد مسئولیت بین المللی و حتی حقوق قراردادهای بین المللی. از روش های مضحک کم کارآمد حل و فصل اختلافات بین المللی!

تمام انزجارم را از نظم جهانی مورد نظر یو اِن.

تمام بغضم را از تمام حقوق بین الملل. از اصلیات و فرعیات حقوق بین الملل. تمام بغضم...

تعریف این رشته از حقوق امروز این است: قتل، کشتار دسته جمعی، وحشی گری، ژنوساید ِ قانون مند!

امروز غزه ضجه می زند که حقوق بین الملل باید باز نعریف شود و برای حق دنبال قرائت عادلانه تر و حقیقی تری بود. اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون های چهارگانه ی ژنو باید باز تولید شوند."

اما دلم می گوید تمام این ها که گفتی درست اما کم است. خیلی خیلی کم. عمق فاجعه درکش خیلی دشوار است... خیلی. معنای قاصریت قلم را اینجا می توان فهمید. هرچه نوشته شود و هر چه ترسیم شود باز به اندازه ی یک لحظه ی تجربه در میان آتش و خون و دود نیست.

.................................................

* عنوان از استاد قزوه

به نام خدا

تو برای صلح، هیچ تقسیم بندی ای نداری...

فرقی نمی کند تابعیت و هویت تو چه باشد،

تو از هر نژاد و قبیله و عشیره ای باشی بالذات استکبار ستیز هستی...

فرقی ندارد تو عربی یا عجم، غربی هستی یا عبری، شمالی هستی یا جنوبی، پوستت زرد است یا سیاه، تو مادری...

مادر یعنی همه جا آرامش...مادر یعنی همه آتش بس!

مادر یعنی پرچم سفید!

مادر یعنی محکوم کردن جنگ و خون ریزی و خشونت...

مادر یعنی تمام بیانیه حقوق بشر...

مادر یعنی خود منشور ملل متحد!

مادر یعنی انتظار صلح از همه!

از همه در همه ی عرض های جغرافیایی...

مادر یعنی آهای آقای دنیا، همه صلح!



+ به امید روزی که هیچ مادری حسرتش صلح نباشد و کابوسش جنگ...