-بک عرفتـــک و أنت دللتنےِ علیک و دعوتنےِ-

۱۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

خوب خوبم...

هیچ دردی ندارم.

اینجا سرزمین غریبی است.

نمی توان آن را شناخت.

بایدآن را زندگی کرد!

دلم می خواهد همیشه اینجا بمانم...

عطر بهار نارنج در باغ بیداد می کند.

نمی بینمش.

امّا صدایش مرا با خود می برد.

عاشقم می کند.

دلم تنگ است.

دلم برای دیدنش تنگ است...

کی رخ می نماید؟

نمی دانم.

آن هنگام که عطر بهار نارنج در آن کلام مقدس پیچید، 

من تو را از پشت چشمان بسته ام دیدم.

خوبی های تو را و لطف تو را.

بهار نارنج را به نسیم بسپار،

و اگر خواسته ام را خواستی کتاب را به نشانه ی عهدی میان ما با خود ببر، وگرنه

بماند.
.................................................

+ می دانی؟ گاهی نور هست اما چشم نیست، گاهی چشم هست اما نور چشم نیست...

به نام خدا
بسیج تهران مرکز به تمام بسیجی هایش فراخوان داده برای ایجاد و همکاری با ستاد تحولات غزه و غیره (در تمام زمینه ها).
جلسه ی توجیهی اش فردا راس ساعت چهار خواهد بود. دوستانی که مایل به حضور هستند به بنده پیامک بزنند، آدرس را ارسال کنم. ان شاالله مفید واقع شویم.
التماس دعا

به نام خدا

خدا شاهد است خیلی دلم می خواهد واج و واژه را ردیف کنم محض هم آوایی.

و فریاد بدمم درونشان:

" تمام خشمم را از جامعه جهانی بی خاصیت خلاصه شده در چهار پنج کشور با سردمداران قلدر و جانی و درنده.

تمام غصه ام را از نسل کشی های اخیر مظلومان غزه.

تمام نفرتم را از مکانیسم های بدون کمترین کارایی عادلانه ی بین المللی. از قواعد مسئولیت بین المللی و حتی حقوق قراردادهای بین المللی. از روش های مضحک کم کارآمد حل و فصل اختلافات بین المللی!

تمام انزجارم را از نظم جهانی مورد نظر یو اِن.

تمام بغضم را از تمام حقوق بین الملل. از اصلیات و فرعیات حقوق بین الملل. تمام بغضم...

تعریف این رشته از حقوق امروز این است: قتل، کشتار دسته جمعی، وحشی گری، ژنوساید ِ قانون مند!

امروز غزه ضجه می زند که حقوق بین الملل باید باز نعریف شود و برای حق دنبال قرائت عادلانه تر و حقیقی تری بود. اعلامیه جهانی حقوق بشر، کنوانسیون های چهارگانه ی ژنو باید باز تولید شوند."

اما دلم می گوید تمام این ها که گفتی درست اما کم است. خیلی خیلی کم. عمق فاجعه درکش خیلی دشوار است... خیلی. معنای قاصریت قلم را اینجا می توان فهمید. هرچه نوشته شود و هر چه ترسیم شود باز به اندازه ی یک لحظه ی تجربه در میان آتش و خون و دود نیست.

.................................................

* عنوان از استاد قزوه

به نام خدا
در فیلم محیا یک سکانسی هست جاوید با اشاره به منش روستاییان و توجه شان به مرگ، می گوید «اینا فقط با فکر کردن به مرگشون زندگی می کنن».
میرطاهر که درویش مسلک است در جواب می گوید «اگه ما آدما باور می کردیم با مرگ یه قدم بیشتر فاصله نداریم، دنیا گلستون می شد. حیف که باور نداریم مردنی ام تو کار هست، بین دونستن و باور کردن کلی فاصله اس...».

حالا وقتی تلویزیون آن بانویی را نشان می دهد که با صلابت فریاد می زند «ما شهید می دهیم تا کرامت انسانی بماند» بیشتر به نیاز مبرم جامعه جهانی به باور این مطلب مومن می شوم.

کرامت انسانی در آن خونی که به زمین می ریزد تا لایق آسمان شود - در غزه - متبلور می شود. همان کرامتی که صدها کنوانسیون بین المللی و بین الدولی و ده ها قطعنامه و تنها منشور جهانی حقوق بشر سق می زند و به قول رهبرم تنها لباسی شریف به تن مفاهیم ضد کرامت انسانی کرده اند. که چه بدقواره زار می زند!


کاش قلدران باور داشتند که کرامت انسانی همان است که در غزه، بیخ گوش غاصبان جانی صهیونیست حضورش را فریاد می زند و کجاست گوش شنونده؟

و چه کَرَند کَران! و چه خَرَند خَران!

(مشکل از مبنای کرامت انسانی ست مابین حقوق بشر کتاب الله ای و بیانیه ی حقوق بشر غربی. آن ها شهروندان را به درجه یک و دو تقسیم می کنند و کتاب الله، می فرماید ان اکرمکم عندالله اتقاکم! مبنا را بر تقوا قرار می دهد).

.................................................

+ کودکان فلسطینی برای زنده بودن می میرند... ()

به نام خدا


وقتی بیست و دوم بهمن انقلاب پیروز شد مریم ریاضی بی حجاب اومد تو تلویزیون با یه صدایی رسا گفت این صدای انقلاب مردم ایران است... سریع امام به شهید مطهری گفتن برید به اینایی که صدا و سیما رو گرفتن بگید این جمله غلطه. باید از همین حالا بگید:

این صدای انقلاب اسلامی مردم ایران است.


+ ممنون می شوم پنج دقیقه بدون بک گراند به این فرمایش حضرت امام رحمة الله علیه فکر کنیم.

به نام خدا
وقتی کاملاً بی غرض، در ماشین، کنار خیابان، روی برف ها، زیر باران، منتظر لشکر آب تنی کنندگان آب گرم هستی، هیچ چیز منتج به نتیجه ای اعجاب انگیزتر از عکاسی در میان آهنگی از پالت نخواهد شد!
وقتی کاملا بی غرض، در ماشین، کنار خیابان، روی برف ها، زیر باران در لاک خودت فرو رفته ای، شاید دل شیشه هم ترکید و با تو نواخت. گفته اند عاشق دنبال بهانه است برای گریستن. شاید شیشه هم... الله اعلم.

.................................................

++ سرعین/ گاومیش گلی/ بهار نود و سه

به کوه می گویم: «سولماز را می خواهم»، جواب می دهد: «من هم!»

به دریا می گویم: «سولماز را می خواهم»، جواب می دهد: «من هم!»

در خواب می گویم: «سولماز را می خواهم»، جواب می شنوم: «من هم!»

اگر یک روز به خدا بگویم: «سولماز را می خواهم»،زبانم لال...!

چه جواب خواهد داد؟!

.................................................

+ برگه بیست و پنج/ کتاب اول/ آتش بدون دود/ نادر ابراهیمی

به نام خدا
باسواد ترین حقوقدانِ دنیا توسط این نادان الحقیر الذلیل الصغیر شناسایی شد.

باسوادترین حقوقدان ِ وکیل ِ پایه یکِ دکتر ِ استاد ِ دنیا اویی ست که مدام می گوید: "حقوق به حقوق های مختلفی تقسیم می شود، رمی ژرمنی، کامن لا و..."
و وقتی دانشجو می گوید "حقوق ها؟؟؟"
می گوید "چقدر شما ملا لغتی هستی! اینقدر صحبت نکن، جان کلام را بگیر!"
یعنی افتخاری ست تلمذ فرمودن در حضور این اساتید... اصن یه وضی!



+ رمضان پارسال -خیلی بیشتر از امسال- روزها با خودم دور هم می نشستیم و مراسم قرآن خوانی داشتیم. قرآن، خوانشش با معنا یک حالی دارد، بی معنا یک حالی. وقتی با معنا و تفسیر بخوانی ناخودآگاه دستت می رود سمت گوشی، و آن حال خوش را، آن آیه ی نوربخش را ثیت می کنی.
++ از وقتی این آیه را بک گراندم قرار داده ام، زندگی مفهوم زیبایی گرفته. مثلا وقتی یاد فوت مهدیه می افتم و به دلایل رفتنش فکر می کنم دیگر مجوز خطور جملاتی از قبیل "مگه چه گناهی کرده بود؟"، "چرا اون؟"، و غیره را به ذهنم نمی دهم. چه رسد به بروزش و ظهورش بر زبانم . «هر آن چه خوبی ست و به شما می رسد از خداست و هر آن چه از بدی ست از خودتان است...»



به نام الله
هانیه توسلی را دیروز دیدم، در اینستاگرام. چیزی دیدم کنار اسمش که مبهوت شدم. و لختی بعد مشعوف شدم و نهایتاً ممنون شدم، علی ای حال مجبور شدم که بنویسم اکنون که:
خانوم توسلی من از طرف امت حزب الله از شما متشکرم که برای زبان فارسی دل می سوزانید.
.................................................

+ گاهی آن هایی که رهبر را به عنوان امام جامعه قبول ندارند، رهروترند تا ما...