- ۰ نظر
- ۱۵ شهریور ۹۳ ، ۲۰:۲۱
.................................................
به نام خدا
در آن هنگام که شدت درد و رنج می خواهد از پای درم آورد، و قیامتی در مملکت وجودم به پاست و هر آن خوف این می رود که تنم متلاشی شود از شدت غصه، آسمان در گوشم به زمزمه می نشیند:
قلب شکسته ی تو خریدار دارد! حاجت داری؟ رواست. حالا این قلب خانه اوست. بخواه. بخوانش تا اجابتت کند.
سرم
به بالا می چرخد. دستم بلند می شود. سرم به زیر می افتد. زبانم تکان می
خورد. چشمم بر این دنیا بسته می شود. اشکم می ریزد. تمام من فریاد می زند. که تو همانی که به بندگانت گفتی
دست شما که بلند شد و ضَمِنْتَ لَهُمُ الاِْجابَةَ. من کافرم اگر ایمان
نیاورم به این ضمانتت. ای بهترین ضامن.
دستم طاقت ندارد. به سجده می افتم. به زیباترین شکل بندگی.
مومنم که ما أَصابَک مِن حَسنةٍ فَمِنَ اللّه و ما أصابَک مِن سَیِّئة فَمِن نَفسک. پس ظَلَمتُ نَفسِی.
و من مطمئنم تو مرا می شنوی. من مطمئنم.
من نمی بینم که مرا می بینی اما مطمئنم که مرا می بینی. پس یا سَریعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا یَمْلِکُ اِلا الدُّعاَّءَ.
پروردگارم ببخش بر من گناهانی که تُنْزِلُ الْبَلاَءَ است را.
خدای من بیامرز برایم آن گناهانی که تَحْبِسُ الدُّعَاءَ است را.
مهربانم بر من ببخشای آن گناهانی را که تُنْزِلُ النِّقَمَ است را.
خدای خوبم بگذر از من برای خاطر گناهانی که تُغَیِّرُ النِّعَمَ است.
به نام خدا
تو برای صلح، هیچ تقسیم بندی ای نداری...
فرقی نمی کند تابعیت و هویت تو چه باشد،
تو از هر نژاد و قبیله و عشیره ای باشی بالذات استکبار ستیز هستی...
فرقی ندارد تو عربی یا عجم، غربی هستی یا عبری، شمالی هستی یا جنوبی، پوستت زرد است یا سیاه، تو مادری...
مادر یعنی همه جا آرامش...مادر یعنی همه آتش بس!
مادر یعنی پرچم سفید!
مادر یعنی محکوم کردن جنگ و خون ریزی و خشونت...
مادر یعنی تمام بیانیه حقوق بشر...
مادر یعنی خود منشور ملل متحد!
مادر یعنی انتظار صلح از همه!
از همه در همه ی عرض های جغرافیایی...
مادر یعنی آهای آقای دنیا، همه صلح!
+ به امید روزی که هیچ مادری حسرتش صلح نباشد و کابوسش جنگ...